تو صمیمی تر از آنی که دلم میپنداشت
دل تو با همه ی آینه ها نسبت داشت
تو همان ساده ی سر سبز نجیبی که خدا
در میان دل پاکت ،صدف آینه کاشت
پ.ن.1.سلام دوس جونای من...با عرض معذرت به خاطر اینکه به وبلاگم سر نمیزدم و خب قبول دارم بی معرفتی کردم
خواستم چهارمین نقاشیمو روز 10/9/89 تموم شدو نشونتون بدم . نقاش الگومم نمیدونم کی بوده،همینطور دوتا نقاشی قبلیام...
مرسی که نظرات طولانی براش میذارین تا ذوق کنم
پ.ن.2.بلخره فقط 21 ساله شدیم!
تشکر مخصوص از همه همه ی دوستایی که تولدمو تبریک گفتن
پ.ن.3.سنگ هایی که من از یاد تو بر سینه زدم
حرمی میشد اگر کعبه بنا میکردم...
برای اون روزا...
پ.ن.4.ساعتمان گم شده،هنوز لجی ناک میباشیم